جـــوان مـیـنـابــی

جوانان شهرستان میناب
Instagram

جـــوان مـیـنـابــی

جوانان شهرستان میناب

اسلایدر

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
جـــوان مـیـنـابــی

فضایی برای معرفی هرچه بیشتر این شهر جنوبی ایران؛ همچنین تلاش برای معرفی آداب و رسوم، صنایع دستی، محصولات غذایی، کسب و کار و نوع گویش های مختلف این شهرستان به جوانان امروزی...

«مرجعی برای جوانان میناب»

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

آبگـوشت پـیـر زن

 

تـویه قصـابیَم که یه پیرزن میـاد تو و یه گوشه وامیسـه...

یـه آقـای خوش تیپـی هم میاد تو. با لحجـه محلـی میگـه:

سِـلام داش ممد ، قـربـانِ دَسِـد ، یه دو سه کیلـو نـرمَـه (فیلـه) بـکش عَـجَـلَـه دارم...

تو همیـن گیـر رو دار راه می افتـم بـه طـرف در خـروج. گـوشتـم رو سبک سنـگیـن می‌کنـم و می خـوام از قصـابـی بـرم بیـرون که صـدای " کیشت کیشت " تیـز کردن چـاقـوی قصـاب می پیچـه تو گوشـم. قصـاب شـروع می کنـه به بـریـدن فیلـه و جدا کردن اضـافـه‌ها و آشـغـالاش...

همینجـور که داره کـارشـو می‌کنـه رو بـه پـیـرزن می کنـه میگـه: چـه مِـخـای نَـنَـه؟

پـیـرزن میـاد جـلـو. یـه پـونـصـدی مـچـالـه مـی زاره تو کفـه تـرازوی دیجیتـال و میگـه:

اینَـه گـوشت بـده پِسَـرِم...

یه آه سرد میکشـم. تو دلم میگم، ای داد بـیـداد .

قصـاب یه نگـاهـی به پونصد تـومنـی میکنـه؛ میگـه: پُـونصَـد تُـومَـن کِـی

گوشت مُـوکـنَـه نَـنَـه!

فَقَط اِشغـال گوشت میـشَـه، بـدم؟

پـیـرزن سـرش رو بـه یـه طـرف کـج میـکنـه و بـا یـه خنـده تـلـخ مـیـگـه: بــده

قصـاب آشغـال گوشت‌هـای اون جـوون رو که جـدا کـرده مـی‌ذاره واسـه پـیـره زنـه

اون جـوونـی که فیلـه سفـارش داده همیـن جـور کـه بـا مـوبـایـلـش بـازی می‌کنـه میگـه:

سگ مَـه(من) نـرمـه‌ هم با نـاز مـو‌خـوره...!! بـایـد نیـم پـز کنـم بـراش! سگ

شـمـا چـجـوری ایـنـارَه مـو‌خـورَه؟

پـیـرزن جـوون رو ورنـداز می کنـه و نگـاهـش می لـغـزه روی شلـوار جـوون که بعضـی جـاهـاش ریـش‌ریـش شده و پـاره پـورس! البتـه نـه از رو کهنگـی مـدش اینجـوریـه!!! و میگـه: سـگ؟

جـوون میگـه آره دیـَه.

پـیـرزن میگـه : مُـوخـورَه دیـه رولَـه! . . . شـکـم گُـرُسـنَـه سَـنـگـم مُـو‌خُـوره!

 جـوون بـاز پـرچـونگـی میکنـه و میگـه: نـژادش چیَـه مـادری؟!
پـیـرزنـه کمـی بـه فکـر فـرو میـره بـعـد یهـو مـثـل اینکـه چیـزی پـیـدا کرده بـاشـه میگـه: بشش مِـیـگـن تُـولَـه سَـگِ دوپـا . . . تـازه یکـی نیس! چنـتـان رولَــه!

جـوون میگـه: گـرفتـیـدمـان نَـنَـه؟

پـیـرزنـه میگـه: اینـارَه بـرا بچـه‌هـام مـخـام رولَـه . . . مِـخـام آوگـوشت بـار بـذارم!

انگـار یـه پـارچ آب یـخ ریختـن روی پـسـره. رنگـش عـوض میشـه . . . فقط نمی دونـه چطـور آب شـه بـره تـو زمـیـن...!!!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۳۴
علیرضا جعفرى







۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۶:۵۷
علیرضا جعفرى


به خودمون بیایم...

 

و بالاخره 4 سال دیگه هم گذشت و نوبته یک انتخاب دیگه شد. انتخابی که شاید زندگیمون رو دستخوشه تغییراتی کنه و شاید مارو به سمت پیشرفت به جلو سوق بده(!) و یا اینکه باعث بشه، که بیشتر عقب بمونیم، شاید که حتی این انتخاب باعث بشه راه رفته رو برگردیم... یه عقب گرد 180 درجه‌ای بکنیم......

...........

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۰:۱۳
علیرضا جعفرى