شعری زیبا در وصف نخل های خمیده میناب
شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۵۶ ق.ظ
ناموس منی ،جان منی،نخل خمیده
برقامت رعنای تو خوبم چه رسیده
ازجور و جفاها شده ای معتکف عشق
رسوای درونت شده ای قد خمیده
امثال دماوندی و تو کوه جنوبی
هر چند که بی نامی تو ای زجر کشیده
کابوس بدی دیدم و خواب از سر من رفت
دیدم شده یک دشت پر از نخل خمیده
تابوت تو رو شانه شهری نگران بود
تشییع تو می شد سر نخلان بریده
اسپند کنم دور تو شاید که خداوند
خنثی کند این شوری چشمان دریده
بگذار بگویم به همه هفده اسفند
با ذوق برایم پدرم نخل خریده
پایان….
۹۴/۱۲/۰۸