زیور آلات مردم میناب
زیور آلات مردم مینـاب (هرمزگان)
سهراب سعیدی/ نویسنده، محقق، روزنامه نگار
شرابـه ( ŠAR âBE )
شرابـه که نام دیگر آن چوکچگوری بوده انگشتری بزرگ مورد استفاده بزرگان و ثروتمندان بوده است که برای فخرفروشی و مباهات آن را به دست میکردند این نمونه انگشتر امروزه در دست مردمان میناب دیده نمیشود.
کـری (KARI )
کـری وسیلهای زینتی بوده که بیشتر مورد استفاده کودکان قرار میگرفته است. به این صورت که کری را به مچ پای کودک میبستند و چون زنگوله داشته به هنگام دور شدن کودک، مادرش از وجود او باخبر میشده است ؛ کری انواع و رنگهای متفاوتی داشته است ؛ یک نوع آن زنگولهدار بوده ، که چنانچه شرح آن رفت مورد استفاده کودکان است ؛ نوع دیگر آن نقرهای بوده که زنان اشراف و بزرگ زادگان از آن استفاده میکردند ، نمونهای دیگر نیز موجود بوده که نگیندار و فیروزهای بوده و این نوع بیشتر در بین طبقه متوسط جامعهی میناب رواج داشته است و بالاخره نوعی کری مسی نیز وجود داشته که فقرا از آن استفاده مینمودهاند.
گل واختـا: (QOLVâXTâ )
گلواختـا طلائی بوده که اشرفی و مهرههای طلا به آن اضافه مینمودند و در مجالس عروسی به گردن نوعروسان میآویختند ؛ نمونهای دیگر از این نوع وسیلهی زینتی رادگل بوده که جهت زینت زنان مورد استفاده قرار میگرفته است. رادگل به رنگ زرد و طلائی بوده ولی رنگ طلائی آن پس از مدتی از بین میرفته از این نوع گل ، در بین خانوادههای و خانمهای فقیر و بزرگان در مجالس شادی و عروسی از آن استفاده میکردند.
حلقه برقع و گیر طلا: ( Halka Borka-o-Gire Talâ )
حلقـهبـرقـع وسیلهی اتصال بند به برقع بوده که از جنس طلا ساخته میشده و در بین بعضی از خانمهای اشراف و ثروتمند مورد استفاده قرار میگرفته است ؛ کاربرد حلقه برقع در جامعهی امروزی میناب نیز به چشم میخورد؛ امّا گیرطلا وسیلهای بوده که جهت نظم و آرایش موها، خانمها از آن استفاده میکردند کاربرد این نوع گیر اینک در میناب رواج ندارد.
مـاه: ( Māh )
مـاه همانگونه که از اسم آن پیداست طلائی بوده که به شکل هلال ماه ساخته میشده است و برای بستن روی پیشانی در جشنهای شادی و عروسی آن هم توسط زنان اشراف و بزرگان میناب مورد استفاده قرار میگرفته است.
مریه (Moryeh) :
مریه نوعی گردنبند است که دو نوع طلا و بدل دارد؛ مریه طلا را معمولاً خانمهای اشراف و بزرگان منطقه میپوشیدند و در گاهی موارد نیز به خانمهای عمله اجازه داده میشد تا در جشنهای عروسی خود ، نوع بدل آن را مورد استفاده قرار دهند.
مودی: ( Mudi )
مودی یک نوع گردنبد ساده است که با یک پارچهی سیاه و باریک که روی آن مهرههای ریز و نگینهای فیروزه ، سبز و قرمز وجود داشت درست میشده است. در هنگام پوشیدن - توسط خانمها- این گردنبند به طور کامل به گردن میچسپیده است.
خلخال (čalčāl) :
خلخـال بازوبندی بوده که میان آن خالی و در آن از دانههای ریز برای تولید صدا در هنگام بالا و پائین آمدن دست استفاده میشده است. جنس این خلخال نقره بود و معمولاً کاربرد آن در مجالس عروسی، شادی و رقص و پایکوبی بوده است.
ریستک: ( RISTAK )
ریستَک یک وسیلهای زینتی بین خانمهاست که در گذشته به آخر موهای خانمهایی که موی فر یا کوتاه داشتند بسته میشده ، تا گیسوهای آن ها را دراز و کشیده جلوه دهد جنس ریستک از یک نوع پشم سیاه است و که آن را مانند مو میبافتند. و معمولاً در مراسمهای عروسی از این وسیلهی زینتی استفاده میشده است.
دلگوشـی (Delgoši) :
دلگوشـی چنانچه از نام آن پید است؛ گوشوارهای بوده است که با سوراخ نمودن لالهی گوش از آن آویزان میشد ؛ این گوشواره طلا آنقدر بلند بوده که اندازهی آن به هنگام آویزان شدن از گوش تا روی سینه میرسیده است این گوش آویز مخصوص خانمهای اشراف و اعیان و جهت خودنمایی و فخر فروختن آنها نسبت به یکدیگر به کار میرفته است.
گلکـی: (Gelaki )
گِلَکی نوعی گردنبند طلا است که از مهرههای سنگی قرمز رنگ و دانههای اشرفی ساخته میشده این گردنبد دو بند کوتاه و بلند داشته که در هنگام پوشیدن دو بند آن به هم وصل میشده است ؛ این گردنبد طلا نیز در نزد خانمهای ثروتمند رواج داشته است.
کنـری: ( Kenri )
کِنـری گوشآویزی است که در دو نوع طلا و برنز رایج بوده است؛ این گوشآویز در لاله گوش آویزان نمیشده و بلکه در قسمت بالاتر قرار میگرفته است به آخر کنری مهرههای ریزی آویزان مینمودند که به آن زینت و جلایی خاص میبخشید ،کنری طلای مخصوص بزرگان و نوع برنزی آن مورد استفاده فقرا بود.
گسر (Gaser) :
گَسِـر نوعی دستبند است که در گذشته از مهرههای سرخ رنگ برای ساخت آن استفاده میشد؛ شکل این دستبند به صورت تسبیح بود که در مچ دست قرار میگرفت ، بجز گسر نوعی دیگر از دستبند به نامهای نمردنما(Namardnemâ) به رنگهای آبی و کهربا ، با مهرههای زرد و بزرگ وجود داشت که بمانند گسر جهت زینت در مچ دست قرار میگرفته است.
شستی: ( šasti )
شستی حلقهی انگشتری بسیار ظریف و لوزی شکل است که در گذشته آن را در انگشت سبابه میکردند، جنس این انگشتر نقره و نگین آن فیروزه بوده است.
نتیجه گیری:
زیورآلات یک منطقه نیز به مانند پوشاک در اثر گذشت زمان تغییر میکند و نوع و گونههای جدید و متفاوت از گذشته وارد بازار میشود، که با سلیقههای مردم آن روز همخوانی دارد، و چون زیورالات و پوشاک نیز جزء فرهنگ یک منطقه میباشد و همواره در حال دگرگونی است باید برای اینکه آیندگان نیز از پیشینهی فرهنگی شهر و محل زندگی خود آگاهی داشته باشد این مظاهر فرهنگی را جداگانه ثبت نمود و من با ارائه این مقاله چنین هدفی را دنبال کردم .
منابع و مآخذ :
ـ کاکاسی ،روت ترونرویل، ( 1380 )، تاریخ لباس ، ترجمه ی شیریت بزرگ مهر ، تهران ، توس .
ـ سعیدی، سهراب ، ( 1387)، صنایع دستی و پنج شنبه بازار میناب ، قم ، دارالتفسیر .
ـ سعیدی ،سهراب ، ( 1386)، فرهنگ مردم میناب ، تهران ، ائلشن .
نویسنده: سهراب سعیدی