خاطرات سه توریست در سفر به هرمزگان و میناب
سه شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ق.ظ
من ماجان هستم اهل کشور اسلونی به همراه میشل همسرم و دیود دوست فرانسویم ما به دوردنیا سفر می کنیم سفرما از اروپا شروع شده بعد از ترکیه به ایران آمدیم از شیراز گذشتیم بعد به هرمزگان رسیدیم سفر بعدی ما پاکستان و هند است.
این من هستم.
قشم
بزرگترین جزیره در خلیج فارس و همچنین متنوع ترین . از بیابان لخت، سنگ های بزرگ ، غارها، دره ها، دریاچه ها و باغ، گل و لای و سواحل زیبا. ما به بابک که یک مترجم بود رسیدیم و ما بی صبرانه منتظریم چرا که او خبر خوب برای ما بود. ما یک خانه معمولی ایران فقط برای ما اجاره گرفتیم . 13 دلار در روز است. یک پاسیو بزرگ و زیبا با یک درخت نخل بزرگ داشت و دوش گرفتیم . آن خانه، با فرش پوشیده شده است. 2 اتاق بزرگ بزرگ، اتاق خواب و اتاق نشیمن.
هرمز
ما در یک مهمان خانه در هرمز هستیم
اتاق ما فقط 3 تخت داره، اما آن ها هر چیزی که ما می خواستیم را به ما می دادند.
ما به ساحل رفتیم دریا ی خلج فارس
این میشل هست او با چند تا از دختر خانم ساکن هرمز عکس گرفت اون ها فقط می تونستند بگویند hello اینجا مردم ساده زندگی می کنند.
در هرمز مردم سیاه و سفید پوست با هم زندگی می کنند.
ما چها روز در هرمز بودیم
دریا دائم جزر و مد می کند.
این علی هست او مرد خوبی هست او در انجا به ما کمک می کرد.
جزیره هرمز را می توان به عنوان بهشت دانست چرا که جزیره هرمز با شن و ماسه قرمز و سیاه و سفید ، سبز و زرد پوشش داده شده است. کوه ها سفید و سیاه و سفید براق هستند و ساحل آن جایی که دلفین ها از درون آب می پرند و از آب خارج می شوند 30 نمونه رنگ در ساحل وجود دارد عجیب و زیبا است.
بندرعباس
مالک در آغوش ما
میناب
هنگامی که ما به اینجا آمدیم، ما دقیقا نمی دانیم چه بگوییم هوا عالی بود
باران نم نم می بارید.
جان و بابک در میناب زیر باران
شهری که دور تا دور آن کوه و دشتی پر از نخل و دریا هم داشت.
میناب در باران
دراینجا زنان و دختران ماسک میزدند که برای ما خیلی عجیب بود .
زنان با ماسک معمولی ... یادآور کارناوال ونیز؟
و پنج شنبه بازاری که ظاهرا رنگارنگ و معروف است ولی باران تندی می آمد و نتوانستیم
به بازار معروف آن جا بریم .
روستایی که صورت او از ماسک پوشیده شده است.
یک زن مینابی لباس پوشیدن او رنگارنگ است، در اینجا تمام زنان لباس پوشیده می پوشند و نقاب دارند و مانند آن که در عزاداری هستند.
میشل نیز یک ماسک زده ولی گلابتان ندارد ماسک او کاغذی است.
زنان در اینجا هم پای مردان کار می کنند
یه سگ زخمی در طول راه دیدم که بسیار گرسنه بود.
شام رمانتیک ...
ما تصمیم گرفتیم به پاکستان بریم ...
سایت ماجان
برای ورود به سایت اینجا کلیک کنید.
۹۴/۰۹/۱۷